مسخ

ساخت وبلاگ

امروز فرصتی دست داد تا داستان کوتاه و یا به قولی رمان کوچک "مسخ" را بخوانم. این کتاب توسط فرانتس کافکا نویسنده مجارستانی-اتریشی (امپراطوری بوهم) نوشته شده و ترجمه های مختلف به زبان فارسی دارد. به نظرم ارزش خواندن را خیلی دارد.

مسخ سر گذشت انسانیست که تا وقتی می‌توانست فردی مثمر ثمر برای خانواده خود باشد و در رفع نیازهای آنان بکوشد، برای آنان عزیز و دوست داشتنی است. اما همین که به دلایلی دچار از کار افتادگی می گردد و دیگر قادر تامین مایحتاج خانواده نیست، نه تنها عزت و احترام خود را از دست می‌دهد بلکه به مرور به موجودی بی‌مصرف، مورد تنفر خانواده و حتی مضر تنزل پیدا می کند. این خانواده سمبل جامعه‌ایست که نسبت به افراد ضعیف و ناتوان بی‌رحم است و آنها را مضر و مخل برای خود میبینند و از انسان‌هایی فرصت انجام کوچکترین کارها را دریغ می‌کند که شاید بتوانند منشا کارهای بزرگ در آینده شوند. انسان رمان مسخ انسانیست که جامعه او را طرد کرده و او ناخواسته به گوشه تنهایی پناه برده و بدون اینکه آزاری برای دیگران و جامعه داشته باشد، جامعه قادر به تحمل موجود بی‌آزاری چون او نیست. هر لحظه زندگی برای او و اطرافیانش غیر قابل تحملتر می‌شود تا جایی که دیگران و حتی خود او نیز، از سر شوق، لحظه‌ها را برای رسیدن به مرگ می شمارند.

مردی به نام اوه...
ما را در سایت مردی به نام اوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hphossein بازدید : 98 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 23:36